تفاوت مدیتیشن و مراقبه و تمرکز در چیست؟
تمرکز پیام آور هوشیاری است.
مدیتیشن پیام آور وسعت است.
مراقبه پیام آور یگانگی جدایی ناپذیر است.
در ادامه توضیحات کاملی در این باره درج شده است.
تفاوت مدیتیشن و مراقبه و تمرکز در چیست؟
تمرکز پیام آور هوشیاری است.
مدیتیشن پیام آور وسعت است.
مراقبه پیام آور یگانگی جدایی ناپذیر است.
در ادامه توضیحات کاملی در این باره درج شده است.
این زندگی جهان چرخیدن هاست.
تمام آنچه در این دنیا رخ می دهد در یک حرکت دورانی در حال چرخش است و برای همین است که در اشعار و ادبیات از این عرصه گیتی با نام هایی همچون گردونه و چرخ یاد کرده اند. کارما ها در چرخه زندگی ما ثبت می شوند و حتما روزی به خودمان باز می گردند.
کارما همان بومرنگی ست که به نقطه ای دور یا نزدیک پرتاب می کنیم و می دانیم که در هر صورت به سمت خودمان باز خواهد گشت.
هر کار درستی که می کنید نتیجه ای خواهد داشت و اگر میخواهید در زندگی غرق در خوبی ها شوید، اعمال و افکار خوبی داشته باشید. هم کارمای خوب داریم، هم کارمای بد.
بنابراین تمام کارماها منفی نیستند. این ذات آدمی است که بر وقایع منفی زندگی اش تمرکز کند. اما اگر توجه مساوی به اتفاقات مثبت و منفی زندگی اختصاص دهیم، به استقبال قدرشناسی رفته ایم.
وقایع فوق العاده ای در زندگی همه ما وجود دارند اما طرز نگرش ما باعث می شود آنها را کم ارزش بدانیم.
هر نفسی که می کشید یک موهبت بسیار بزرگ و یک فرصت ستودنی ست که باید قدردان آن باشید. قدرشناسی با تجارب کارمیک خوب در زندگی در ارتباط است و در کمرنگ کردن اختلافات بومرنگ های انرژیک اثرگذار است.
با تمام وجودتان قدردان وقایع خوب زندگی باشید و لحظه ها را گرامی بدارید.
بدون کمک مدیتیشن (مراقبه) بشر نمی تواند به سطح کمال و فرشته بودن خویش دست یابد.
بدون کمک مدیتیشن فرد نمی تواند خود را از بند ذهنیات آزاد کند و به رهایی از فناپذیری یا جاودانگی دست یابد...
مدیتیشن نردبان اسرارآمیزی است، که فرد را از زمین به بهشت، از اشتباه به حقیقت، از تاریکی به روشنایی، از درد به سرور، از بی قراری به صلح و آرامش، از جهالت به دانش و از فنا به زوال ناپذیری می رساند.
مراقبه پروسۀ سادۀ مشاهده ذهنتان است، نه مقابله و نه کنترل ذهن بلکه فقط ماندن در آنجاست، به عنوان شاهدی خاموش.
هر آنچه از ذهن ات می گذرد تنها مشاهده کن بدون هیچ تعصبی در برابر آن.
هیچ نامی بر آن نگذار؛
نگو که
این نبایست که به ذهن من بیاید،
این فکری زشت و ناپسند است،
و این فکری زیبا و مقدس است.
نباید قضاوت نمایی و باید همانگونه عاری از قضاوت باقی بمانی؛
زیرا لحظه ای که آلوده به قضاوت شدی، مراقبه را از دست خواهی داد.
در درون ما مرکزی وجود دارد که از هر نوع محدودیت مبراست.
در واقع دروازه ای است به سوی آزادی مطلق.
جایی که ما را به فراسوی محدودیتها و فضای گسترده بیکران سوق می دهد.
در آنجا نشانی از اندوه نیست و تنها چیزی که حس می شود برکت و سرور بی پایان است.
اما پیش از اینکه انرژی حیاتی ما به آن مرکز برسد در اطراف آن منحرف می شود.
🧿 مراقبه بهترین راه رساندن انرژی حیاتی به درون مرکز هست.
🧿 اشو - تعلیمات تانترا
وقتی انسان از طریق بالا بردن آگاهی و درک و فهم، نسبت به گذشتهها دلتنگی نکند،
و میل به خیالبافی در مورد آینده را نیز رها کند، "زمان" محو میشود.
با از بین رفتن زمان، ناگهان "ذهن" ناپدید میشود.
و وقتی که ذهن نباشد، "سکوت" تجربه میشود.
و در آن سکوت، ماوراء ناشناخته در شما نفوذ میکند.
در آن سکوت است که ملاقات با خدا رخ میدهد،
و شادی و سرور و برکت نصیبتان میشود.
قلمرو خداوند در سکوت نهفته است.
فقط 68 ثانیه فاصله دارید.
آیا میدانستید که تا خلق هدف تان فقط 68 ثانیه فاصله دارید؟؟!!
خانم استرهیکس در کارگاه های تخصصی خودشان در مورد قانون جذب به عدد 68 ثانیه بر اساس دریافت آگاهی از آبراهام (مجموعه ای از ارتعاشات آگاهی جمعی) اشاره ای کرده بودند.
که ازساختار بسیار ظریفی برخوردار است که من خواستم به عنوان یک آموزش تخصصی تشریحش کنم.
ثانیه از چهار 17 ثانیه متوالی تشکیل شده است که هر یک از آنها جریاناتی از ارتعاش را به وجود می آورند.
68 = 17 + 17 + 17 + 17
منظور از 68 ثانیه یعنی خلوص تمرکز شخص بر روی آنچه می خواهد.
در جامعه جهانی حدود 95 درصد مردم خلوص تمرکزشان زیر 17 ثانیه اول است و به همین منظور به تشریح ساده تر این ساختار پرداختم.
ثانیه ابتدایی: اولین زنگ کائنات را نسبت به هدف تان به صدا در می آورید.
ثانیه دوم: به اندازه 200 نفر کار فیزیکی انجام داده اید.
ثانیه سوم: به اندازه 2000 نفر کار فیزیکی انجام داده اید.
ثانیه چهارم: به اندازه 2 میلیون نفر کار فیزیکی انجام داده اید.
برای اصلاح باورهایت وقت بگذار
هر شرایطی که اکنون تجربه می کنید بواسطه باورهایست که اکنون دارید، تمام افراد ، موقعیتها و شرایطی جسمی و روحی شما هر لحظه از باورهایتان تاثیر می پذیرد.
حال باورها چگونه به وجود می آیند؟
تکرار فکر کردن
تکرار توجه کردن
به عبارتی وقتی شما بارها راجع به یک موضوع فکر می کنید، راجع به آن صحبت می کنید، آن را در ذهنتان به تصویر می کشید باور آن موضوع را در درونتان ایجاد می کنید و نتیجه هم جنس با همان باوری را دریافت خواهید کرد که در خودتان ایجاد کردید.
بنابراین دقت کنید چه نوع فکری را تکرار می کنید، مدام راجع به چه چیزهایی صحبت می کنید همانها واقعیت زندگی شما خواهد شد.